عباس عبدی: مهسا امینی را به دلیلی به بازداشتگاه وزرا بردند که میتواند شامل نیمی از زنان و دختران این کشور شود/ هنوز شرمنده هستیم که چرا خبر رسمی سقوط هواپیما را باور کردیم
تاریخ انتشار: ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۰۳۶۳۰۵
عباس عبدی، تحلیلگر مسائل سیاسی اجتماعی طی یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت:
شاید برخی از طرفداران وضع موجود گمان کنند که ماجرای پیش آمده برای خانم مهسا امینی بیش از اندازه بزرگ شده است، و احتمالاً آن را توطئه رسانهای بدانند. ولی واقعیت این نیست.
او را به دلیلی به بازداشتگاه وزرا بردند که میتواند شامل حداقل نیمی از زنان و دختران این کشور شود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
گرچه باید منتظر رسیدگی بیطرفانه و جزییات این رویداد بود ولی فرض میکنیم تمام آنچه که از طرف نیروی انتظامی گفته شد صحیح است. یعنی این دختر خانم را به آنجا بردهاند، تا در جلسه ۴۰ دقیقهای ارشاد شود، سپس دچار سکته قلبی شده و در زمان مناسب به بیمارستان برده شده، ولی عملیات احیا پاسخ نداده و فوت کرده است. فعلاً همین را مبنای بحث و گفتگو قرار میدهیم.
گر چه این روایت اگر درست و دقیق باشد، باعث تأسف خواهد بود که بدانیم، شنیده و پذیرفته نمیشود. چرا؟ به این علت بسیار ساده که ما هنوز نزد فرزندانمان شرمنده هستیم که چرا خبر رسمی سقوط هواپیما را باور کردیم. این دقیقاً جملهای است که یکی از دوستان گفته است:
▪️«ترجیح میدهم اصل را بر دروغ بودن بگذارم. اگر بعدا ثابت شد که راست است چیزی از دست ندادهایم و با تاخیر به یک خبر درست رسیدهایم ولی اگر بنا را بر راست بودن بگذاریم و دروغ از کار در آید، احساس فریبخوردن و حماقت میکنیم. ماجرای هواپیمای اوکراین نشان می دهد که راه دوم بهتر است و هزینهاش کمتر.»▪️
پس به لحاظ شخصی نابودی اعتماد مهم بود. اعتمادی که در گذشته هم تَرَک برداشته بود ولی نه تا این اندازه. اکنون فرض را بر بهترین حالت میگذاریم تا هنگامی که خلافش ثابت شود. بگذریم.
فعلا فرض را بر صحت ادعاهای رسمی میگذارم. به این علت که حتی اگر بر اثر ضرب و شتم هم این دختر خانم فوت کرده باشد، هیچ تأثیری بر آنچه که میخواهم بگویم ندارد، اتفاقاً معتقدم که پذیرش سکته قلبی به عنوان علت فوت؛ نشان میدهد که مسأله عملکرد نیروی انتظامی نیست، بلکه مشکل جای دیگری است.
این اتفاق بصورت مصنوعی بزرگنمایی نشده است، همه کسانی که در خانواده و نزدیکانشان زنان و دخترانی را دارند که بالقوه ممکن است دچار این مشکل شوند و سر از وزرا درآورند، ترسیدهاند، و این بسیار جدی است. در این چند روز کسانی از این واقعه اظهار تأسف کرده و نگران شدهاند که در گذشته چنین واکنشی را نداشتند.
پس مسأله بسیار جدیتر از آن است که بخواهند آن را توطئه رسانهای دیگران قلمداد کنند. در حقیقت این رویداد، نه یک مصیبت خانوادگی، که به یک مصیبت جمعی تبدیل شده، و همه را تحت تأثیر قرار داده است. نوعی همدلی گسترده میان مردم و قربانی ایجاد کرده و حتی مردم تصور میکنند که خودشان نیز بالقوه قربانی هستند و حتی به نوعی همه احساس مسئولیت میکنند که چرا کار به اینجا کشیده شده است.
مشکل کجاست؟ اجازه دهید که مقایسهای شود. قانون انتخابات مجلس تا کنون به طور مکرر تغییر کرده و اصلاح و تخریب شده. چرا؟ به این علت که منافع عدهای بیشتر تأمین شود یا عدهای را حذف کنند، دایره را تنگتر نمایند یا در برخی مقاطع دایره را وسیعتر نمایند.
از این تغییرات در قوانین که مرتبط با منافع گروههای خاص است کم نداریم. ولی در مقابل قانون مربوط به پوشش زنان چند دهه است که تغییری نکرده و جالب اینکه هیچ گاه هم اجرا نمیشود و نمیشده است، چون قابلیت اجرا شدن ندارد و جامعه هم اجرای آن را نمیپذیرد، و همیشه هم گفته شده که این قانون را عوض کنید یا اینکه از اجرای سلیقهای آن دست بردارید، ولی دریغ از یک پاسخ مناسب و عملی.
چرا؟ به این علت که قانوننویسی در ایران از یک سو با محدودیتهایی مواجه است که امکان حل مسایل را نمیدهد. و از سوی دیگر چنان رها است که هر مجلسی مطابق میل و منافع شخصی نمایندگان خود آن را تفسیر کرده و تغییر میدهد.
تصلب و در عین حال ناپایداری شدید در مهمترین رکن مدیریت جامعه، یعنی مبانی قانوننویسی و سپس اجرای قانون آن ریشه اصلی بروز این حادثه است. سالها است که همه فریاد میزنند این قانون را اصلاح کنید، ولی به قول معروف؛ گوش اگر گوش تو و ناله اگر ناله ماست/ آنچه البته به جایی نرسد فریاد است. ریشه این تصلب را در روزهای بعد خواهم نوشت.
منبع: عصر ایران
کلیدواژه: زنان و دختران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۰۳۶۳۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
روحانیون و طلاب قم، لباس نظامی پوشیده اند برای جنگ با که؟ با زنان و دختران این سرزمین؟!
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، آنگونه که عصرایران روایت کرده، تصاویر منتشره از تجمع طلاب و روحانیون در قم در حمایت از برخوردهای انتظامی در مقولۀ حجاب از این منظر مورد توجه قرار گرفته که روحانیون حاضر لباس نظامی پوشیدهاند. به این بهانه چند نکته را میتوان طرح کرد:
۱. سابقه داشته که افرادی کفن بپوشند یا روحانیون بلندمرتبه در جبهه لباس نظامی بر تن کنند و مشهورترین تصاویر مورد اخیر مربوط به دهه ۶۰ و حضور آیتالله خامنهای به عنوان نماینده امام در شورای عالی دفاع و بعد رییس این شورا به اقتضای ریاست جمهوری و مرحوم هاشمی رفسنجانی به عنوان جانشین فرمانده کل قوا در جبهههاست اما این شکل سابقه ندارد. خاصه اینکه به جای عبا لباس نظامی پوشیدهاند. به عنوان رزمنده البته پیشینه داشته اما به منظور تأکید بر تلفیق رزمندگی و تبلیغ بوده یا سلاح و صلاح با هم. در این فقره اما آن حس منتقل نمیشود. همچنین میدانیم پوشیدن لباس نظامی نیاز به اجازه و هماهنگی دارد. در جبهه حاوی پیام ایثار و از جان گذشتگی بود و اینجا وجه زور و اجبار آن می چربد.
۲. لباس نظامی یعنی آمادۀ جنگایم. اما جنگ با که؟ با زنان و و دختران این سرزمین که به هر دلیل پوشش و سبک زندگی دیگری دارند و الزاما انگیزه سیاسی هم ندارند؟ آن هم در حالی که شخص سردار رادان فرمانده کل نیروی انتظامی به صراحت گفته است این طرح جنبه امنیتی و نظامی ندارد و بیشتر فرهنگی است و حتی مایل نیست صرفا انتظامی معرفی شود؟ از این منظر نقض غرض نیست؟
۳. اگر طرح، طرح نور است و برگرفته از آیه سورۀ نور که قاعدتا باید از نماد نور استفاده شود و اگر «نور» نیست و «زور» است دیگر چرا از قرآن و نور مایه می گذارند؟
۴. اگر منظور روحانیون محترم این است که از نیروهای پلیس حمایت میکنند چرا لباس کامل آنها را نپوشیدهاند؟ آیا تصور نمیکنند تلفیق لباس نظامی با عمامه در تاریخ شیعه سابقه نداشته باشد؟ حتی شهید محراب آیتالله اشرافی اصفهانی با آن سن و سال وقتی در جبهه جنگ با صدام حسین لباس سپاه پوشید کامل پوشید از کلاه استفاده کرد نه عمامه.
۵. هر صنفی باید با زبان خود آن و در مواردی با لباس خاص خود آن شناخته شود. این که طلاب که غالبا به خدمت سربازی نرفته اند یا نمی روند لباس نظامی بپوشند آن هم نه برای مقابله با اسراییل که در حمایت از برخورد با زنان و دخترانی که پوشش مطلوب آنان را رعایت نمیکنند چه تصویری از آنان در ذهن شماری از مردم خاصه زنان و دختران مورد نظر در این «جنگ»! ترسیم میکند؟
۶. این نکته البته قابل درک است که بعد از آن که جمعیت قابل توجهی در حمایت از طرح نور در تهران گرد نیامد چون بسیاری از خانمهای چادری مثل سابق مایل نیستند در حمایت از برخوردهای پلیسی تجمع کنند جای دیگر این تجمع را شکل دادند و نه با محوریت خانم ها بلکه با روحانیون لباس نظامی پوشیده که طبعا وجه صنفی و طبقه ای دارد و قاعدتا در موضوع مرتبط با زنان اگر خانمها حمایت کنند موثرتر است تا مردان آن هم با تلفیق لباس نظامی و روحانیت.
۷. برداشت نویسنده این است که طرح جاری تنها برای آن است که تلقی مخالفت علنی با حکومت درنگیرد و در این حد رعایت کنند کفایت می کند تا جایی که به لطیفه گفته می شود اگر می توانستند عکس مهسای طفلک را به عنوان حجاب کنونی مقبول منتشر میکردند به همین خاطر فرماندهی کل نیروهای انتظامی اصرار دارد موضوع نظامی و انتظامی و پلیسی نیست و فرهنگی است و آن وقت وسط این معرکه طلاب آمدهاند و لباس نظامی پوشیدهاند!
۲۷۲۱۸
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1900067